English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1431 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
negative altitude U ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
altitudes U ارتفاع هواپیما
altitude U ارتفاع هواپیما
circularization U تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
barometric altitude U ارتفاع بارومتری هواپیما
stato scope U ارتفاع سنج هواپیما
absolute altimeter U دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
cruising altitude U ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
calibrated altitude U ارتفاع تنظیم شده هواپیما
altitude circle U صفحه ارتفاع سنج هواپیما
ceiling U ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
ceilings U ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
liners U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
liner U باسرعت حداکثر هواپیما حرکت کنید در درگیری هوایی
nose down U خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
radar altitude U ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
best angle of climb airspeed U سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
range disk U صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
adds U اضافه کنید زیاد کنید
adding U اضافه کنید زیاد کنید
add U اضافه کنید زیاد کنید
wind correction U تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index U جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
swinging the compass U تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
corrector U وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
amendments U تصحیح
correction U تصحیح
compensations U تصحیح
amendment U تصحیح
editing U تصحیح
compensation U تصحیح
rectification U تصحیح
It was corrected. U تصحیح شد.
Bose Chandhuri Hocquenghem code U کد تصحیح
refines U تصحیح کردن
redresses U تصحیح التیام
patches U تصحیح در یک برنامه
skew correction U تصحیح گوشهای
patch U تصحیح در یک برنامه
correctable U قابل تصحیح
emendable U قابل تصحیح
correction coefficient U ضریب تصحیح
attenuation compensation U تصحیح اعوجاج
correction factor U ضریب تصحیح
red pencil U تصحیح کردن
redressed U تصحیح التیام
redress U تصحیح التیام
correction thermometer U دماسنج تصحیح
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
refine U تصحیح کردن
magnetic compensatory U مغناطیس تصحیح
frequency correction U تصحیح فرکانس
sag correction U تصحیح انحراف
gamma correction U تصحیح گاما
error correcting code U کد تصحیح خطا
compensation of compass U تصحیح قطبنما
emendate U تصحیح کردن
correction U تصحیح می کنم
deflection correction U تصحیح سمت
program correctness U تصحیح برنامه
error correction U تصحیح خطا
corrected U تصحیح شده
correct U تصحیح کردن
correcting U تصحیح کردن
rectify U تصحیح کردن
corrects U تصحیح کردن
proofreads U تصحیح کردن
rectified U تصحیح کردن
rectifies U تصحیح کردن
bug U تصحیح یک برنامه
bugging U تصحیح یک برنامه
checking U کد تصحیح خطا
bugs U تصحیح یک برنامه
proofreading U تصحیح کردن
proofread U تصحیح کردن
temperature correction U تصحیح دمایی
up-to-date U تصحیح شده
up to date U تصحیح شده
reformed U تصحیح شده
tam quam U تصحیح حکم
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ARQ U سیستم تصحیح خطا
pincushion magnets U مغناطیسهای تصحیح بالشتک
range k U ضریب تصحیح برد
incorrect U تصحیح نشده معیوب
gun displacement U تصحیح جای توپ
corrected defelection U سمت تصحیح شده
chart correction card U کارت تصحیح نقشه
deflection board U تابلو تصحیح سمت
layers U ل تصحیح خطا باشد
adjusted valve U مقدار تصحیح شده
layer U ل تصحیح خطا باشد
impluse correction U تصحیح ضربه جریان
rectifiable U قابل تصحیح یا جبران
range correction U تصحیح برد تیراندازی
range correction U تصحیح برد سلاح
compass compensation U تصحیح قطب نما
errata sheet U برگ تصحیح اشتباه
stevenson schomaker correction U تصحیح استیونس- شوماکر
range disk U میز تصحیح مسافت
corrected azimuth U گرای تصحیح شده
complementary angle of site U تصحیح تکمیلی تراز
copyreader U تصحیح کننده مقاله
range k U ضریب تصحیح کای برد
k , transfer U ضریب تصحیح برد توپ
edit U تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
corrective maintenance U یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
map k U ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
modes U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
reconstituting U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
mode U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
reconstitutes U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
windage scale U مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
reconstituted U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
edited U تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
reconstitute U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
ease off U شل کنید
say no more U بس کنید
drafts U کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
complementary range U برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
edit U تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
drafted U کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
range board U طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
rectification U تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
draft U کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
edited U تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
Proof – reading. U غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
move out U حرکت کنید
hurry up U عجله کنید
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
dele U پاک کنید
repeat U تکرار کنید
hold hard U صبر کنید
repeats U تکرار کنید
have patience with me U با من حوصله کنید
supposes U فرض کنید
delete U حذف کنید
make a hurry U عجله کنید
deleted U حذف کنید
Recent search history Forum search
2New Format
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1set the record straight
2مهرآسا
1ICR
1popsicle
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1The more you care
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com